• نامه ها
  • به عمروعاص
مترجم : سید علی نقی فیض الاسلام

به عمروعاص

«953»

(39) (و من كتاب له ( عليه  السلام  )) (إلى عمرو ابن العاص) فَإِنَّكَ قَدْ جَعَلْتَ دِينَكَ تَبَعاً لِدُنْيَا امْرِئٍ ظَاهِرٍ غَيُّهُ مَهْتُوكٍ سِتْرُهُ يَشِينُ الْكَرِيمَ بِمَجْلِسِهِ وَ يُسَفِّهُ الْحَلِيمَ بِخِلْطَتِهِ فَاتَّبَعْتَ أَثَرَهُ وَ طَلَبْتَ فَضْلَهُ اتِّبَاعَ الْكَلْبِ لِلضِّرْغَامِ يَلُوذُ إِلَى مَخَالِبِهِ وَ يَنْتَظِرُ مَا يُلْقِي إِلَيْهِ مِنْ فَضْلِ فَرِيسَتِهِ فَأَذْهَبْتَ دُنْيَاكَ وَ آخِرَتَكَ وَ لَوْ بِالْحَقِّ أَخَذْتَ أَدْرَكْتَ مَا طَلَبْتَ فَإِنْ يُمَكِّنِ اللَّهُ  

«954»

مِنْكَ وَ مِنِ ابْنِ أَبِي سُفْيَانَ أَجْزِكُمَا بِمَا قَدَّمْتُمَا وَ إِنْ تُعْجِزَا وَ تَبْقَيَا فَمَا أَمَامَكُمَا شَرٌّ لَكُمَا وَ السَّلَامُ .


ص954

از نامه هاى آن حضرت عليه السّلام است بعمرو ابن عاص (كه بر اثر گمراهى و پيروى از معاويه او را سرزنش فرموده) 1-  پس (از درود بر هدايت يافتگان رستگار شده، بدان كه) تو دين خود را تابع دنياى كسى (معاويه) قرار دادى كه گمراهى او آشكار است، پرده او دريده (گفته اند: معاويه هر گونه كار غير مشروع و زشتى مرتكب مى شد: شراب مى نوشيده، جامه حرير مى پوشيده، ظروف طلا و نقره بكار مى برده، ولى از خوف عمر در زمان خلافت او بسيارى از آنها را در پنهانى مى نمود، و در عهد عثمان پروايى نداشت، و چون بر دعوى خلافت تصميم گرفت بعضى را آشكار و بعضى را پنهان مى نمود) در مجلس خود شخص بزرگوار را عيب دار و سر افكنده مى نمايد، و با آميزش خويش دانا را نادان مى گرداند (هر كه با او نشيند اگر پاكست ناپاك و اگر بزرگوار است ننگين گردد، و اگر با عقل و دانا است بى خرد و نادان مي شود، يا آنكه در مجلس خود از بزرگوار خرده گرفته و دانا را نادان مى پندارد، و ابن ابى الحديد در اينجا مى نويسد: معاويه در مجلس خود به بنى هاشم ناسزا مى گفت) پس از پى چنين كسى رفتى، و بخشش او را خواستى مانند پيروى سگ از شير كه (بطمع خوردن لقمه) به چنگالهايش نگريسته انتظار دارد كه از پس مانده شكارش به سويش افكند، پس دنيا و آخرت خويش را به باد دادى (در دنيا خود را ننگين و در آخرت بعذاب الهىّ گرفتار نمودى) و اگر بحقّ چنگ مى زدى (رو بما مى آوردى) آنچه (از دنيا و آخرت) مى خواستى مى يافتى، 2-  پس (اكنون كه از حقّ رو گردانده در گمراهى افتادى) اگر خدا مرا بر تو و پسر ابى سفيان مسلّط ساخت شما را به كيفر مى رسانم، و اگر مرا ناتوان ساختيد و (بعد از من) مانديد آنچه جلو روى شما است (عذاب و كيفر الهىّ) براى شما بدتر است (چنانكه در قرآن كريم س 20-  ى 127 مى فرمايد: وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقى  يعنى عذاب و كيفر آخرت سختتر و پاينده تر است «از عذاب دنيا») و درود بر شايسته آن.